چقدر خوشحالم...

دل نوشته های پسر حوا دختر آدم...

چقدر خوشحالم...

امروز بالاخره وبلاگ بعد از 2 روز مشکل باز شد خدارو شکر...

امروز خیلی خوشحالم ... داره برف میاد و نشسته توی باغچه الان یک هفته به عید و داره برف میاد یادم میاد که خیلی سال پیش هم همین طور شد شب عید برف میامد.

پسر حوا از سفر آمده و من خیلی خوشحالم ولی کلی نگرانی و ترس و دلهره و هزار تا چیز دیگه توی سرم میچرخه. نمیدونم چرا ما خانمها اینجوری هستیم همیشه با کلی مشکل و سختی یکمی آرامش پیدا می کنیم اما بازم نگرانیم که یک چیزی بشه و این آرامش دلچسب بهم بریزه ...

 





+ نوشته شده در  جمعه 13 اسفند 1389برچسب:,ساعت 15:36  توسط پسر حوا و دختر آدم